اللهم عجل لولیک الفرج

سلامتی آقا امام زمان (عج).صلوات

بنویس که هر چه نامه دادم نرسید

بنویس که یک نفر بدادم نرسید

بنویس قرار من و او هفته بعد

این هفته که هر چه ایستادم نرسید ...

نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:39 توسط | |

انتظارش،انتظارم سیر کرد

آنکه میخواهد بیاید دیر کرد

تابه کی در انتظارش دیده بر  در دوختن ؟

"آمدن "

"رفتن "

"ندیدن"

"سوختن"

نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:22 توسط امیر حیدری| |

هر جای دنیائی دلم اونجاست

من کعبه مو رو به تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا

تارو به تو سجاده بندازم

نوشته شده در جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:49 توسط امیر حیدری| |

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند

سالها؛هجری و شمسی همه بی خورشیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است

فصلها راهمه با فاصله ات سنجیدند

تو بیائی همه ثانیه ها؛ساعت ها

از همین روز؛همین لحظه؛همین دم ؛عیدند

نوشته شده در پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:32 توسط امیر حیدری| |

بر روی تخت یوسف کنعان نوشته اند

هیچ یوسفی ؛یوسف زهرا نمیشود

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:3 توسط امیر حیدری| |

بخوان دعای فرج دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه پشت سر دارد

بخوان دعای فرج که یوسف زهرا

ز پشت پرده ئ غیبت به ما نظر دارد

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:0 توسط امیر حیدری| |

روزی در تقویم خواهند نوشت :

تعطیل "روز فرج مهدی فاطمه (عج)

وبعد در مدینه ؛کنار ساختمان نیمه کاره ای تابلوی زیر را می بینیم :

"پروژه حرم مطهر بی بی دو عالم ؛حضرت فاطمه زهرا (س)"

کارفرما:قائم آل محمد (عج)"

پیمانکار :یاران حضرت "

مساحت :وسعت دل تمام شیعیان "

 

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:47 توسط امیر حیدری| |

کشتی مساز ای نوح

طوفان نخواهد آمد

بر شوره زار دلها

باران نخواهد آمد

شاید خدا به شعرم بخند زند و لیکن :

جایی که سفره خالیست "مهمان نخواهد آمد "

رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن

"آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد"

نوشته شده در جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,ساعت 11:53 توسط امیر حیدری| |

نشسته غرق تماشای شیعیان خودش

کسی نیامده جز او سر قرار خودش

چه انتظار عجیبی است اینکه شب  تا صبح

کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش .....

نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 20:44 توسط امیر حیدری| |

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی

نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:14 توسط امیر حیدری| |


Power By: LoxBlog.Com