اللهم عجل لولیک الفرج

سلامتی آقا امام زمان (عج).صلوات

روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دستِ زیبایی را خواهد گرفت.



روزی که کمترین سرود
بوسه است

و هر انسان
برای هر انسان
برادری‌ست.

روزی که دیگر درهای خانه‌شان را نمی‌بندند،

قفل
افسانه‌یی‌ست
و قلب
برای زندگی بس است.

روزی که معنای هر سخن دوست‌داشتن است
تا تو به خاطرِ آخرین حرف دنبالِ سخن نگردی.

روزی که آهنگِ هر حرف، زندگی‌ست
تا من به خاطرِ آخرین شعر رنجِ جُست‌وجوی قافیه نبرم.

روزی که هر لب ترانه‌یی‌ست
تا کمترین سرود، بوسه باشد.

روزی که تو بیایی، برای همیشه بیایی
و مهربانی با زیبایی یکسان شود.

روزی که ما دوباره برای کبوترهایمان دانه بریزیم...



و من آن روز را انتظار می‌کشم
حتا روزی
که دیگر
نباشم
.

نوشته شده در یک شنبه 28 اسفند 1390برچسب:,ساعت 19:9 توسط امیر حیدری| |

دل‌مرده‌ایم بدون تو اما مسیح من

یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن

نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:52 توسط امیر حیدری| |

عصر یک جمعه دلگیر،

دلم گفت: بگویم، بنویسم

که چرا عشق به انسان نرسیدست،

چرا آب به انسان نرسیدست،

و هنوزم که هنوز است، غم عشق به پایان نرسیدست

بگو حافظ دل‌خسته ز شیراز بیاید،

بنویسد که هنوزم که هنوز است،

چرا یوسف گم‌گشته به کنعان نرسیدست و

چرا کلبه احزان به گلستان نرسیدست

عصر این جمعه دلگیر،

وجود تو کنار دل هر بی‌دل آشفته شود حس

کجایی گل نرگس؟

نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 10:45 توسط امیر حیدری| |

قطعه گمشده‌ای از پر پرواز کم است

یازده بار شمردیم و یکی باز کم است

این همه آب که جاری است نه اقیانوس است

عرق شرم زمین است که سرباز کم است

نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 9:26 توسط امیر حیدری| |

برای آمدنت انتظار کافی نیست

دعا و اشک و دل بی‌قرار کافی نیست

خودت دعا بکن ای نازنین که بر گردی

دعای این همه شب‌زنده‌دار کافی نیست

نوشته شده در جمعه 5 اسفند 1390برچسب:,ساعت 9:22 توسط امیر حیدری| |

انتظارش،انتظارم سیر کرد

آنکه میخواهد بیاید دیر کرد

تابه کی در انتظارش دیده بر  در دوختن ؟

"آمدن "

"رفتن "

"ندیدن"

"سوختن"

نوشته شده در شنبه 22 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:22 توسط امیر حیدری| |

هر جای دنیائی دلم اونجاست

من کعبه مو رو به تو میسازم

من پشت کردم به همه دنیا

تارو به تو سجاده بندازم

نوشته شده در جمعه 21 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:49 توسط امیر حیدری| |

بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند

سالها؛هجری و شمسی همه بی خورشیدند

سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است

فصلها راهمه با فاصله ات سنجیدند

تو بیائی همه ثانیه ها؛ساعت ها

از همین روز؛همین لحظه؛همین دم ؛عیدند

نوشته شده در پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:,ساعت 14:32 توسط امیر حیدری| |

بر روی تخت یوسف کنعان نوشته اند

هیچ یوسفی ؛یوسف زهرا نمیشود

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:3 توسط امیر حیدری| |

بخوان دعای فرج دعا اثر دارد

دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد

بخوان دعای فرج را و عافیت بطلب

که روزگار بسی فتنه پشت سر دارد

بخوان دعای فرج که یوسف زهرا

ز پشت پرده ئ غیبت به ما نظر دارد

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 18:0 توسط امیر حیدری| |

روزی در تقویم خواهند نوشت :

تعطیل "روز فرج مهدی فاطمه (عج)

وبعد در مدینه ؛کنار ساختمان نیمه کاره ای تابلوی زیر را می بینیم :

"پروژه حرم مطهر بی بی دو عالم ؛حضرت فاطمه زهرا (س)"

کارفرما:قائم آل محمد (عج)"

پیمانکار :یاران حضرت "

مساحت :وسعت دل تمام شیعیان "

 

نوشته شده در چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:,ساعت 17:47 توسط امیر حیدری| |

کشتی مساز ای نوح

طوفان نخواهد آمد

بر شوره زار دلها

باران نخواهد آمد

شاید خدا به شعرم بخند زند و لیکن :

جایی که سفره خالیست "مهمان نخواهد آمد "

رفتی کلاس اول این جمله را عوض کن

"آن مرد تا نیاید باران نخواهد آمد"

نوشته شده در جمعه 7 بهمن 1390برچسب:,ساعت 11:53 توسط امیر حیدری| |

نشسته غرق تماشای شیعیان خودش

کسی نیامده جز او سر قرار خودش

چه انتظار عجیبی است اینکه شب  تا صبح

کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش .....

نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 20:44 توسط امیر حیدری| |

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی

نوشته شده در پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:,ساعت 16:14 توسط امیر حیدری| |


Power By: LoxBlog.Com